من را در شبكه هاي اجتماعي دنبال كنيد

آنچه دیگران باید می گفتند لحظه ای کوچک دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم. شخص مهم مارک بود و مارک با عجله به سمت هتل می‌رفت و به آهنگ گروهی که می‌گفت ادامه می‌داد. درست بعد از آن در سرتاسر گردان از محل رژه رفتیم. او متوجه شد که گریس منتظر اوست. “دعوت نامه ها را گرفتی؟” او پرسید. دیگری با خنده پاسخ داد: “بله، چانسی این کار را کرد.” دختر گفت: “من به شما گفتم که سرجوخه اسپنسر این کار را خواهد کرد. من بلافاصله دست خط او را روی پاکت نامه طلسم حرف فرزند می دانستم و مطمئن بودم که او قصد دارد آقای چانسی را فریب دهد. و من هم دوست دارم از او گول بزنم.” “شما می گویید موفق بودید؟” مارک را جویا شد. برای پاسخ، گریس فولر سه کارت رقص ارائه کرد که مارک با شگفتی و لذتی وصف ناپذیر به آنها نگاه کرد.

“چرا، آنها پر هستند!” او گریه کرد. “شما برای هر رقص یک عدد دریافت کرده اید!” او گفت: “بله،” او با خوشحالی می خندید که نام ها را با او مرور می کرد. “اسم شما و آقای دیویی و آقای چانسی را در بالا گذاشتم – نام خانوادگی او برای گفتن خیلی طولانی دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم. و من می توانستم ده ها را پر کنم، فقط شما گفتید که شما سه طلسم بازگشت نفر تنها کسانی بودید که به رقصیدن اهمیت می دادید. امیدوارم همه شما خوب برقصید.

آقای دیویی به نظر می رسد که ممکن دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم او باشد؛ و من فکر می کنم همه چیز در خیابان پنجم ما یک دوست کاملاً خوب دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم.” مارک خندید: “امیدوارم فرصتی برای پیدا کردن این موضوع داشته باشید.” “امیدوارم خودت را روی کارت من گذاشته باشی.” او به سادگی گفت: “من تو را برای اولین رقص زمین گذاشتم.” تو به من گفتی هر طور که دوست دارم درستش کنم. اما دختران دیگر چه کسانی هستند؟ مارک را جویا شد. “من با هیچ یک از آنها ملاقات نکرده ام.” “در مدت زمان زیادی خواهید کرد. من شما را به آنها معرفی خواهم کرد. آنها همه دوستان من طلسم عزیز شدن نزد شخصی هستند؛ می بینید که من تقریباً همه را در مورد پست می شناسم. و من زیباترین و زیباترین دختران را نیز انتخاب کرده ام.” مارک اضافه کرد: «و آنها را به ترتیب شایستگی مرتب کرد.

پس از چند لحظه مکث، با گیجی ادامه داد: “اما به من بگو، “چطور توانستی این همه دختر را وارد توطئه کنی؟ چرا، من نمی دانستم که یک دهم آنها به چیزی اهمیت می دهند.” گریس خندید: «من کمی از دیپلماسی دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسمفاده کردم. “من تا جایی که می توانستم خودم را جذاب کردم. در واقع دو، سه نفر را پیدا کردم که برادرانشان پلبس هستند، و یکی که برادرش سال آینده خواهد بود. فکر می کنم بیشتر دخترها واقعاً با پولب ها همدردی می کنند، و بعد هم، مطمئنم که همه آنها دوست دارند مسخره کنند. آیا تا به حال یکی را می شناسید که این کار را نکرده باشد؟ و این باعث می شود که بچه های یک ساله به شما بگویم طلسم عزیز شدن که می توانم کاملاً وحشیانه به شما فکر کنم.” آن را دوست ندارد.” “چرا نه؟” همانطور که می گویید این شما را مغرور می کند[صفحه ۱۴۰]بدانید – اگر نمی دانید – باید بدانید که شما یک قهرمان معمولی در بین دختران وست پوینت هستید.

در وهله اول، همه می دانند که چگونه مرا نجات دادی. و سپس همه آنها تو را دیدند که آن روز فراری را متوقف کردی. علاوه بر این، شما به عنوان جسورترین مردمی که تا کنون به اینجا آمده اید مشهور هستید. یکساله ها به خاطر تو مایه ی خنده ی آن مکان هستند. و این شما را به نوعی موجود رمانتیک تبدیل می کند، یک سر گالاهاد در لباس مبدل. رقصیدن با تو یک افسانه دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم.” مارک به خاطر این توصیف که ترجیح داد اغراق آمیز تلقی شود، از ته دل خندید. اما دلیل موفقیت گریس فولر هر چه باشد، او از صمیم قلب و بدون پنهان کاری از خود موفقیت خوشحال بود. در اینجا سه ​​کارت رقص، یکی برای هر یک از توطئه گران بود. و طلسم برگشت معشوق همه آنها پر بودند، به این معنی که تعداد زیادی از دختران وجود داشتند که خود را متعهد به پیوستن به آن نقشه کرده بودند. این واقعاً یک پیروزی بود، و مارک از صمیم قلب از گریس تشکر کرد.

و وقتی هتل را ترک کرد و دوباره با عجله به اردوگاه رفت، خنده های شادی او شنیدنی و متعدد بود. نتیجه در همه به موقع در وست پوینت به پرش می روند. در جامعه منتخب، امروزه دیر رفتن به همه جا امری دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم که چانسی به دوستانش اطمینان داد. اما در آکادمی مثل همیشه در شب های هاپ ساعت نه و نیم خالکوبی بی امان به گوش می رسد. دانشجویان باید پنج دقیقه بعد در صف اردوگاه باشند. و بنابراین، هر کس که قصد رقصیدن را دارد، تا ساعت هشت آماده دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم. رقص ها در روز مارکس در ساختمان آکادمی در دو اتاق بزرگ در طبقه دوم برگزار می شد. از آن اتاق ها به عنوان اتاق معاینه دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسمفاده می شود. نامزدهای بدشانس و ترسیده به آنجا فرستاده شدند تا آنچه را که نمی دانند نشان دهند.

اما امروز عصر همجنس گرا و جشن بود. گروه رزمی وست پوینت، با پرهای کامل، یک سکوی کوچک را اشغال کرد و یک اورتور قبل از والس اول پخش کرد. دیوارها همجنسگرا با پرچم ها و به طور کلی تزئینات فراوان بود. و زمین و صندلی های اطراف اتاق همچنان زیباتر آردعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسمه شده بودند. کسی که “طناب ها را می شناخت” و با راز و روش هاپ آشنا بود، متوجه نمی شد.[صفحه ۱۴۲]که در آن شب یک اتفاق غیرعادی در جریان بود و به نظر می رسید که همه منتظر چیزی هستند. کادت‌هایی که با دختران صحبت می‌کردند نمی‌توانستند چشم‌هایشان را از انحراف در درگاه نگه دارند، در حالی که در آستانه در اطراف گروه قابل‌توجهی از دانشجویان مضطرب، منتظر بودند. در ذهن همه آنها یک فکر بود. “آیا آنها می آیند؟ اوه، بگو، آنها می آیند؟” و سپس ناگهان موجی از هیجان در اتاق دوید. کادت ها به سمت در ازدحام کرده بودند، دختران گردن خود را فشار می دادند تا ببینند، رهبر گروه با تمام زیبایی هایش تقریباً اجازه می داد ارکستر خود را به نفع او اجرا کند.

و سرجوخه اسپنسر، مدیر هاپ، به آن سوی زمین هجوم آورد و بازوی دوستش جاسپر را گرفت. “آنها اینجا هستند! آنها اینجا هستند، مرد!” او نفس نفس زد. “اوه، بگو!” و در لحظه بعدی که رهبر گروه باتوم خود را تکان داد، موسیقی به یکباره قطع شد و اولین رقص آغاز شد. رقصی با حضور! اگر بگوییم که این سه، مارک، چانسی و “بیگی” همه چشم‌ها را غمگین می‌کردند، نمی‌توان شروع به بیان وضعیت کرد. نگاه هر کس نسبتاً به آنها چسبیده بود. دختران شرکای رقص خود را فراموش کردند، کادت ها همچنان در مسیر خود متوقف شدند. روحی برای رقص پیشنهاد نشد.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.